جام دگر

:متن ترانه

 

ای همسفرها، رهگذرها، زین رفت و آمدها چه ثمر، داریم از این هستی چه خبر!؟

ما هر چه هستیم، جمله مستیم، همدرد مرغان سَحریم، روشن بین و صاحبنظریم

چه حکایت ها به زبان دارم، چه شکایت ها ز جهان دارم!؟

تو گر ای بلبل، غم گل داری، غم گلشن من، به روان دارم

!مستم از آن ساغر، پُر کن جام دیگر

جام دیگر

 

ذکر تو در، خانه ی دل بنشانم، داغ دل از، ساغر مِی بستانم

گرچه تو از دیده ی ما، پنهانی، از غم ما بی خبری، می دانم

!مستم از آن ساغر، پُر کن جام دیگر

جام دیگر

 

من همدرد مرغان چمنم، سوز دیگر دارد سخنم، بال و پَربسته در قفسی، غوغایی در گلشن فکنم

مستم از آن ساغر که زدم، جام دیگر باید بزنم

 

باز مرا شب دوشین، بَزمکی به پنهانی، از درم  درآمد جان، با جمال روحانی

!این من و تو ای زاهد، هر دو داغدار اما، داغ من بوَد بر دل، داغ تو به پیشانی

دست من و جام مِی، گوش من و نای نِی، گر از تو ساغر گیرم، شیدایی از سر گیرم

شیدایی از سر گیرم، گر از تو ساغر گیرم

گر شِکوه از غم هایت نکنم، با درد و سوز هجران، چه کنم؟

!ای دلدار و، ای دلشکنم، دلدارم

 

:نشانه ها

 ترانه سرا: رحیم معینی کرمانشاهی

ترانه خوان: مرضیه / اشرف السادات مرتضایی

ترانه ساز: همایون خرّم

تنظیم کننده آهنگ: ارکستر / گروه نوازندگان شماره 3 رادیو تهران / همایون خرّم

دستگاه: چهارگاه

پخش از: شهرزاد