:متن ترانه
!ندانم ای آشنای من، با زبان دل آشنایی، که با چشمت هم سخن گردم، قصه ها گویم از جدایی
گر ندانی، راز عشقم، رنج و سوز و، ساز عشقم
از چه با ساغر چشم خود، می کنی سرگرانم، تا بسوزد عشق آشیانسوز تو، آشیانم؟
ندانم از کجا بودی تو، به چشمم آشنا بودی تو
آن شب که دیدمت، چون دو چشم خود، مست باده بودی، آن شب که با صفا، در سرای ما، پا نهاده بودی
درآمدی ز در، بی پروا، صفای دل ز رویت، پیدا
در چشم شوخ تو، شعله ی محبت زبانه می زد، آن شب درون دل، شاخه های عشقم جوانه می زد
گر ندانی راز عشقم، رنج و سوز و، ساز عشقم
از چه با ساغر چشم خود می کنی، سرگرانم، تا بسوزد عشق آشیانسوز تو، آشیانم؟
چون عاشقی ساده ام دیدی، بر پایت افتاده ام دیدی، پامال رنج و غمم کردی، از بس که دلداده ام دیدی
از بس که دلداده ام دیدی
!ندانم ای آشنای من، با زبان دل آشنایی، که با چشمت هم سخن گردم، قصه ها گویم از جدایی
گر ندانی راز عشقم، رنج و سوز و، ساز عشقم
از چه با ساغر چشم خود می کنی، سرگرانم، تا بسوزد عشق آشیانسوز تو، آشیانم؟
:نشانه ها
ترانه سرا: بیژن ترقی
ترانه خوان: مرضیه / اشرف السادات مرتضایی
ترانه سرا: همایون خرّم
دستگاه: شوشتری / همایون
زمان اجرا: ۱۳۴۲ هجری خورشیدی
پخش از: کنسرسیوم پخش صفحه ایران