!ای روزگار

:متن ترانه

 

!از دست تو ای روزگار، دل بسته ام به میخونه، به چشم مست ساقیها، شراب تلخ پیمونه

!ای غم به من امون بده، امشب به فردا برسه، بارون اشکم مثل سیل، می ره به دریا برسه

در گوشه ی میخونه ها، غم من رو پیدا کرده، دوباره چشمهای من رو، مثل یه دریا کرده

از مستی و بی خبری، دردم دوا نمی شه، غم شده همخونه ی من، از من جدا نمی شه

 

!ای روزگار، ای روزگار، کاشکی تو ویرونه بشی، تو هم بسوزی مثل من، پابند میخونه بشی

دلبسته ی ساغر و ساقی، با غصه همزبونم، تا مستی و بی خبری، توی میخونه می مونم

در عالم مستی و بی خبری، می خوام از غصه هام بخونم

 

!از دست تو ای روزگار، دل بسته ام به میخونه، به چشم مست ساقیها، شراب تلخ پیمونه

!ای غم به من امون بده، امشب به فردا برسه، بارون اشکم مثل سیل، می ره به دریا برسه

در گوشه ی میخونه ها، غم من رو پیدا کرده، دوباره چشمهای من رو، مثل یه دریا کرده

از مستی و بی خبری، دردم دوا نمی شه، غم شده همخونه ی من، از من جدا نمی شه

……….

 

:نشانه ها

ترانه خوان: نسرین / نسرین کیوانفر

ترانه ساز: جواد لشگری

آلبوم: بزمی – ۱۰

زمان اجرا: ۱۳۵۴ هجری خورشیدی

پخش از: استریو دیسکو