زمستان

 :متن ترانه

 

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است

کسی سر برنیارد که از پاسخ گفتن، دیدار یاران را

نگه، جز پیش پا را دید نتواند، که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کس یازی

به اکراه آورَد دست از بغل بیرون، که سرما سخت زوزان است

 

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است

سرها در گریبان است

نگه، جز پیش پا را دید نتواند، که ره تاریک و لغزان است

که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کس یازی، به اکراه آورَد دست از بغل بیرون، که سرما سخت سوزان است

که سرما سخت سوزان است

 

آه، مسیحای جوانمرد من، ترسای پیر مِی فروش شهر

هوا بس ناجوانمردانه سرد است، آآآآی

 

!دَمت گرم و دلت خوش باد، سلامم را تو پاسخ گوی،  در بگشای

 

منم من میهمان هر شبت، لولی وش مغموم

منم دیوانه ی سرگشته ی رنجور، منم در جلوه های آفرینش، نغمه ی ناجور

نه از رومم، نه از زنگم، همان بی رنگ بی رنگم، !بیا بگشا، در بگشا، در بگشای، دلتنگم

!در بگشای، دلتنگم

 

!آه، حریفا، میزبانا، میهمان سال و ماهت، پشت در چون موج می لرزد

چه می گویی که بی گه شد، سحر شد، بامداد آمد؟

 

فریبت می دهد، بر آسمان، این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا، گوش سرما برده است، این، سینه ی سرد زمستان است، آه

!حریفا، رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است

شب با روز یکسان است

 

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است

سرها در گریبان است

نگه، جز پیش پا را دید نتواند، که ره تاریک و لغزان است

که ره تاریک و لغزان است

هوا تاریک، درها بسته، سرها در گریبان، دست ها پنهان

نفس ها ابر، دل ها خسته و غمگین، درختان، اسکلت های بلور آجین

زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه، غبارآلوده مهر و ماه

زمستان است، زمستان است، زمستان است، زمستان است

 

:نشانه ها

 

ترانه سرا: مهدی خوان ثالث

خواننده شعرها: مهدی خوان ثالث

ترانه خوان: پروین زهرایی منفرد

ترانه ساز: امین الله رشیدی