بیگانه

 :متن ترانه

 

!بشناس مرا، حکایتی غمگینم، افسانه ی تیره ی شبی سنگینم

تلخم، کدرم، شکسته ام، مسمومم، ای دوست شناختی مرا، من اینم!؟

من اینم و غرق خستگی آمده ام، ویرانم و از شکستگی آمده ام

!از شهر یگانگی فراموشش کن، از شهر هزار دستگی آمده ام

!از شهر یگانگی فراموشش کن، از شهر هزار دستگی آمده ام



آن جا با هر که زیستم، کُشت مرا، هر همخونی به خونی، آغشت مرا

صدها دستی که دوست می خواندمشان

که دوست می خواندمشان، صدها خنجر شکست در پُشت مرا

اون جا که کسی به من بپیوندد نیست، صبحی که به روی ظلمتم، خندد نیست

زنجیر فراوونه، فراوان امّا، چیزی که مرا به زندگی، بندد نیست

من اینم و غرق خستگی آمده ام، ویرانم و از شکستگی آمده ام

!از شهر یگانگی فراموشش کن، از شهر هزار دستگی آمده ام

!از شهر یگانگی فراموشش کن، از شهر هزار دستگی آمده ام

 

!بشناس مرا، حکایتی غمگینم، افسانه ی تیره ی شبی سنگینم

 

!بشناس مرا، حکایتی غمگینم، افسانه ی تیره ی شبی سنگینم

 :نشانه ها

 

ترانه سرا: حسین منزوی

ترانه خوان: مرجان / شهلا صافی ضمیر

تنظیم کننده آهنگ: اشکان روزبهانی

آلبوم: شب های خط خطی

زمان اجرا: ۱۳۸۴ هجری خورشیدی

پخش از: ام. زد. ام. ریکوردز

 

:جستار پیوسته