!راستی، چه زود می گذره
:متن ترانه
!زندگی، راستی، چه زود می گذره، آدم از فردای خود، بی خبره
!زندگی، راستی، چه زود می گذره، آدم از فردای خود، بی خبره
گاهی از مدرسه و، کیف و کتاب، گفتی برام، گاهی از شیطونی های بی حساب، گفتی برام
گاهی از مردم بی عاطفه، نالیدی واسم، گاهی از عاشقی و، رنج و عذاب، گفتی برام
!زندگی، راستی، چه زود می گذره، آدم از فردای خود، بی خبره
!زندگی، راستی، چه زود می گذره، آدم از فردای خود، بی خبره
کاشکی می شد، که بخندم، همیشه، چه کنم، دست خودم نیست، نمی شه؟
دیگه اون روزای زیبا نمی آد، دیگه اون خنده، به لب ها نمی آد
!زندگی، راستی، چه زود می گذره، آدم از فردای خود، بی خبره
!زندگی، راستی، چه زود می گذره، آدم از فردای خود، بی خبره