خواب نوشین
:نُت ترانه
:متن ترانه
خواب خوشی، وقت سَحر، دیدم و یادم نرود، روی تو با دیده ی تر، دیدم و یادم نرود
پرده از رازت کشیدم، سوی خود بازت کشیدم، آنقدر نازت کشیدم، تا نشستی
روی دامانت فتادم، عقده ی دل را گشادم، ناگهان آمد به یادم، رنج هستی
پرده از رازت کشیدم، سوی خود بازت کشیدم، آنقدر نازت کشیدم، تا نشستی
روی دامانت فتادم، عقده ی دل را گشادم، ناگهان آمد به یادم، رنج هستی
ای خوش آن دم، آن غرور خواب نوشین، خواب نوشین، خواب نوشین
وان نشاط و، آن سرور وصل دوشین، وصل دوشین، وصل دوشین
!با تو می گفتم غم و درد جدایی، همچنان نِی با نوای بی نوایی، وای از این دیر آشنایی
!روی دامانت چو اشک افتاده بودم، ناله های عاشقی سر داده بودم، کای جفاجو، کن وفایی
ای خوش آن دم، آن غرور خواب نوشین، خواب نوشین، خواب نوشین
وان نشاط و، آن سرور وصل دوشین، وصل دوشین، وصل دوشین
پرده از رازت کشیدم، سوی خود بازت کشیدم، آنقدر نازت کشیدم، تا نشستی
روی دامانت فتادم، عقده ی دل را گشادم، ناگهان آمد به یادم، رنج هستی
دامن از دستم کشیدی، همچو بخت از من رمیدی
من ز خواب ناز خود، ز آواز خود، ناگه پریدم، غیر اشک و بستری، از دیده تر، دیگر ندیدم
او سر یاری ندارد، قصّه کوته، رنج عاشق، خواب و بیداری ندارد
پرده از رازت کشیدم، سوی خود بازت کشیدم، آنقدر نازت کشیدم، تا نشستی
روی دامانت فتادم، عقده دل را گشادم، ناگهان آمد به یادم، رنج هستی
ای خوش آن دم، آن غرور خواب نوشین، خواب نوشین، خواب نوشین
وان نشاط و، آن سرور وصل دوشین، وصل دوشین، وصل دوشین
وصل دوشین