:متن ترانه
هرگز نمی شد باورم، اين برف پيری بر سرم، سنگين نشيند چنين
من بودم و، دل بود و مِی، آواز من آوای نِی، هر گوشه می زد طنين
!اکنون منم حيران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من، با اين تن خسته، هزاران ناله بنشسته، در صدای من
ای عشق نافرجام من، رفتی کجا، ای آرزوی خام من، رفتی کجا !؟
آن دوره آشفتگی های تو کو، ای عمر ناآرام من، رفتی کجا ؟
!تو بخوان شب، همه شب، برايم ای مرغ سَحر، که دل خسته ی من، درآمد از سينه به در
تو سبکبالی و من، اسير بشکسته پَرَم، تو پُر از شوری و من، ز عالمی خسته ترم
!تو بخوان، تو بخوان، به گوش اهل جهان، که خبر شود از، شتاب اين کاروان
!اکنون منم حيران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من، با اين تن خسته ، هزاران ناله بنشسته، در صدای من
ای عشق نافرجام من، رفتی کجا، ای آرزوی خام من، رفتی کجا! ؟
!آن دوره آشفتگی های تو کو، ای عمر ناآرام من، رفتی کجا ؟
!تو بخوان شب، همه شب، برايم ای مرغ سَحر، که دل خسته ی من، درآمد از سينه به در
تو سبکبالی و من، اسير بشکسته پَرَم، تو پُر از شوری و من، ز عالمی خسته ترم
!تو بخوان، تو بخوان، به گوش اهل جهان، که خبر شود از، شتاب اين کاروان
:نشانه ها
ترانه سرا: رحيم معينی کرمانشاهی
ترانه خوان: مرضيه / اشرف السادات مرتضایی
ترانه ساز: جواد لشکری
تنظيم کننده آهنگ: فريدون ناصری
دستگاه: شور