مینای شکسته

:متن ترانه
دیوانه ز دست عشق تو کنونم، آواره چو مجنون، در دشت جنونم
چون بگذرم از این ره، با پای شکسته، چون ناله کند این نِی، با نای شکسته
دیوانه ز دست، عشق تو کنونم، آواره چو مجنون، در دشت جنونم
چون بگذرم از این ره، با پای شکسته، چون ناله کند این نِی، با نای شکسته
!من یوسُف راه تواَم، افتاده به چاه تواَم، ارزان مفروشم
پیش تو خموشم اگر، چون باده ی کهنه دگر، افتاده ز جوشم
افتاده ز جوشم
با چهره و سیمای شکسته، با قامت و بالای شکسته
بر کوی تو رو کرده همه فتنه مرانم، داری تو اگر حرمت دل های شکسته
بر کوی تو رو کرده همه فتنه مرانم، داری تو اگر حرمت دل های شکسته
چه خواهد شد، که نوشی مِی، ز مینای شکسته؟
چه خواهد شد، که نوشی مِی، ز مینای شکسته؟
با چهره و سیمای شکسته، با قامت و بالای شکسته
بر کوی تو رو کرده همه فتنه مرانم، داری تو اگر حرمت دل های شکسته
بر کوی تو رو کرده همه فتنه مرانم، داری تو اگر حرمت دل های شکسته
چه خواهد شد، که نوشی مِی، ز مینای شکسته؟
چه خواهد شد، که نوشی مِی، ز مینای شکسته؟
!من یوسُف راه تواَم، افتاده به چاه تواَم، ارزان مفروشم
پیش تو خموشم اگر، چون باده ی کهنه دگر، افتاده ز جوشم
افتاده ز جوشم
:نشانه ها
