یکی بود، یکی نبود

:نشانه ها

 

تهیه کنندگان: فریدون قوانلو – رحیم روشنیان

فیلمنامه نویس: رحیم روشنیان

کارگردان: رحیم روشنیان

:بازیگران

ویدا قهرمانی

رحیم روشنیان

صبحی / فضل الله مهتدی

مهوش / معصومه عزیزی بروجردی

جواد تقدسی

چهره پرداز: غلامعلی نبی پور

ترانه سرایان: سیروی آرین – ناصر صفاالهی

ترانه ساز: عطاالله خرّم

ترانه خوان: ویگن دردریان

تنظیم کننده موسیقی متن: آرقوت داویدیان

رقصندگان: سامیه – جینا

فیلمبردار: فریدون قوانلو

تدوینگر: فریدون قوانلو

روش فیلمبرداری: سیاه و سفید

مدت فیلم: ۷۵ دقیقه

ساخته: اورانوس فیلم

زمان نمایش: ۱۳۳۸ هجری خورشیدی

ساخت کشور: ایران

 

:چکیده ی داستان

:پدربزرگی برای نوه های خود يكی از داستان های هزار و يك شب را تعريف می كند

پيش قراولان پادشاه در جنگل پای هيزم شكنی را می بندند و رها می كنند. هيزم شكن شاهد است كه مرد

شروری به نام جين خان، دختر عمويش بانو را به جنگل می آورد. او بانو را لحظه ای تنها می گذارد تا خود

را به رضايت به او تسليم كند؛ و بانو با استفاده از فرصت، دست و پای هيزم شكن را باز می كند. پادشاه آنها

را می بيند و شرح ماجرا را می شنود؛ و هيزم شكن و همسرش / گلاب را به دربار می خواند و بانو را به

– عنوان ملكه ی خود می گمارد. ملكه صاحب فرزند پسری می شود و جين خان – كه هنوز در فكر بانو است

شبانگاه وارد خوابگاه وزير می شود و او را از پا در می آورد. هيزم شكن و همسرش كه به رفتار وزير قلابي

بدگمان شده اند، فرزند خردسال خود را در گهواره به جای فرزند پادشاه می گذارند و جين خان طفل آنها را

می كشد و خنجر خونی را زير بالش بانو می گذارد. پادشاه غضبناك شده و بانو را به وزير قلابی می سپارد

تا هر چه خواست با او بكند. هيزم شكن و همسرش بانو را نجات می دهند و به خانه ی خود می برند و ماجرا

را به او باز می گويند. هجده سال بعد پادشاه در جنگل با پسر برومندی ر برو می شود و از هيزم شكن

می شنود كه او فرزند واقعی پادشاه است. پادشاه جين خان را می كشد و هيزم شكن را بجای او می گمارد و

.مَقدم ملكه و فرزندش را به قصر گرامی می دارد

 

:بررسی

فیلم یکی بود نبود با صبحی – فضل الله مهتدی / قصه گوی کودکان در رادیو – و یکی بود، یکی نبود او آغاز

.شده است

صبحی بهانه بود و فیلم جز تکرار نبوده و صبحی به همین منظور به روشنیان بخاطر اینکه شأن و منزلت او

را نادیده گرفته، سخت اعتراض کرد.

فیلم که با شکست تجاری روبرو شد، روشنیان را علیه قوانلو شوراند و دلیل و گناه بی ارزشی فیلم را متوجه

فیلمبردار تازه از آلمان بازگشته کرد. قوانلو نیز مدیریت و دانش روشنیان را تکذیب کرد تعارض طرفین ادامه

.یافت

 

:دانستنی

فیلم یکی بود یکی نبود در سینماهای دیانا، پارک، فری، فردوسی و زهره به نمایش درآمد و به هفته دوم

.نوروز ۱۳۳۸ نکشید؛ رحیم روشنیان هم با شکست سخت مادی و معنوی مواجه شد