بیداد زمان

:نت ترانه

:متن ترانه

  

به رهی ديدم برگ خزان، پژمرده ز بيداد زمان، کز شاخه جدا بود

 

چو ز گلشن رو کرده نهان، در رهگذرش باد خزان، چون پيک بلا بود

 

ای برگ ستمديده ی پاييزی، آخر تو ز گلشن، ز چه بگريزی!؟

روزی تو هم آغوش گلی بودی، دلداده و مدهوش گلی بودی

ی عاشق شيدا، دلداده ی رسوا، گويمت چرا فسرده ام

در گل نه صفايی، باشد نه وفايی، جز ستم ز وی نبرده ام

آ…ه، خار غمش در، دل بنشاندم، در ره او من، جان بفشاندم، تا شد نو گل گلشن زيب چمن

 

رفت آن گل من از دست، با خار و خسی بنشست، من ماندم و صد خار ستم، وين پيکر بی جان

!ای تازه گل گلشن، پژمرده شوی چون من، هر برگ تو افتد به رهی، پژمرده و لرزان

 

به رهی ديدم برگ خزان، پژمرده ز بيداد زمان، کز شاخه جدا بود

 

چو ز گلشن رو کرده نهان، در رهگذرش باد خزان، چون پيک بلا  بود

 

:نشانه ها

ترانه سرا: بیژن ترقی

ترانه خوان: مرضیه / اشرف السادات مرتضایی

ترانه ساز: پرویز یاحقی

تنظیم کننده آهنگ: گروه نوازندگان / ارکستر پرویز یاحقی

مایه: اصفهان

پخش از: موزیکال کمپانی

 

اجرا در کنسرت آلبرت هال / لندن / انگلستان / ۱۳۷۴ هجری خورشیدی / ۱۹۹۵ میلادی

 

اجرا در کنسرت سالن المپیا  / پاریس / فرانسه / ۱۳۸۵ هجری خورشیدی / ۲۰۰۶ میلادی