:متن ترانه
رفتی و عشق تو در جان من است، راحت فکر پریشان من است
کِی رَود یاد تو از سینه ی من، مهرت از این دل بی کینه ی من؟
چه کنم، چه کنم؟ چه کنم، چه کنم؟
تو عشق جانسوز منی، تو مایه ی سوز منی، تو پرتو هستی من، شمع شب افروز منی
آرزو اینکه بگیرم به بَرت، بکشم دست نوازش به سرت
چه کنم، چه کنم؟ چه کنم، چه کنم؟
… روزها رفت ولی، خون به دلم کرد و رفت، یا هاها… ها ها ها
… تو ندانی که چه ها بر سرم آورد و برفت، یا هاها… ها ها ها… هاهاها
هر چه غم بود در این مُلک در آمیخت بهم، ریخت یکسر همه در سینه ی پُردرد من
……آآآآ …. آآآآی امان امان آآ
تو عشق جانسوز منی، تو مایه ی سوز منی، تو پرتو هستی من، شمع شب افروز منی
آرزو اینکه بگیرم به بَرت، بکشم دست نوازش به سرت
چه کنم، چه کنم؟ چه کنم، چه کنم؟
:نشانه ها
ترانه خوان: ایرج / حسین خواجه امیری
ترانه ساز: پورهاشمی
زمان اجرا: ۱۳۴۵ هجری خورشیدی
:دانستنی
.این ترانه برای فیلم جهان پهلوان و لبزنی محمد علی فردین فراهم و اجرا گردیده است