!دریغا دریغا
:متن ترانه
خدایا، خدایا، چرا از من او را، گرفتی که ماتم بگیرم!؟
من این سوی دنیا، تو اون سوی دنیا، چرا درد خود کم بگیرم؟
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته، ز خاطر مگر برده او از دل، یاد بگذشته؟
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته، ز خاطر مگر برده او از دل، یاد بگذشته؟
!دریغا، گذشته گذشته، دریغا، گذشته گذشته
!خدایا همه هستی ام را گرفتی، همه هستی ام را تو یکجا گرفتی
اگر روزی از این قفس پَر بگیرم، رَوم سر به پایش نهم تا بمیرم، و یا زندگی را من از سر بگیرم
خدایا، خدایا، چرا از من او را، گرفتی که ماتم بگیرم!؟
من این سوی دنیا، تو اون سوی دنیا، چرا درد خود کم بگیرم؟
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته، ز خاطر مگر برده او از دل، یاد بگذشته؟
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته، ز خاطر مگر برده او از دل، یاد بگذشته؟
!دریغا، گذشته گذشته، دریغا، گذشته گذشته
……….